بنام خدای مهربان
کنون در حسی گرفتارم که ذهنم این جمله را می تراود:
کشیش! مرا بیش ازین پای چوبه ی دار معطلم مکن؛
یا اعدامم کن و نفسی مسیحایی بر من بدم و یا عفوم کن و از جهان آزادم کن!
خدایا شکرت
با خود می گویم: خدایا! چون بر من از لطف بیکرانت پر و بال دادی؛ در وجودم بفهمان تا پر و بالی نشکنم، که انسانیت عظیم است و نشان دریدن نیست.
الحمدالله