بنام خدای مهربان که دلم را از خود سرشت و اکنون در اندرونم غوغاست برای دانستن خلق زیبایی هایش
(زیباست خونی که به لکه های آلوده در اثرهای شهدا تبدیل شده است تا اندیشه ما را به تأمل وادارد)
خدایا!
مهربانی ات در ظرف اندک مکان درونم را به تلاطم کشانده، خود خویشتنم اکنون به کنج خلوت با وجودت زمزمه ها دارد.
خدایا! ظرف درونم را وسیعتر گردان تا بهمم مهربانی ات را در جسم و قالب قلب کوچکم.
خدایا!چگونه است ایثار را تکریم می نمایی و خون را در نثارش به درگاهت با بخشش معامله؟ عفوِ گناه، پاکی ضمیر؟
کنون کاغذی دستانم را لمس می کند که از شدت اثر خون ایثارگری، به سیاهی زده و دل عصیانگر من بی مهابا می نگرد و قابلیت درک ندارد!
خدایا شکرت بر امروز و این لحظه ات!